جدول جو
جدول جو

معنی پاچه ریز - جستجوی لغت در جدول جو

پاچه ریز
(چَ / چِ)
پاچه ریز شدن یا پاچه ریز کردن، سخت مانده شدن و مانده کردن از بسیاری پیمودن راه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاچه خیزک
تصویر پاچه خیزک
نوعی آتش بازی، نوعی فشفشه
فرهنگ فارسی عمید
(دَرْ، رَ تَ / تِ)
که دانه ریزد. که چینه فروپاشد. که دانه افشاند. که دانه پراکند. که دانه پخش کند. که هر یک از حبه ها که دارد فروافکند چنانکه نخل ثمر خود را:
چو گاوی در خراس افکند پویان
همه ره دانه ریز و دانه جویان.
نظامی.
رطب پیش دهانش دانه ریزست
شکر بگذار کو خود خانه خیزست.
نظامی.
، دارای دانه های ریزه و خرد. که دانه های خرد دارد. خرددانه. مقابل دانه درشت. مقابل درشت دانه
لغت نامه دهخدا
(اَ وَ)
آنکه پاچۀ گوسفند پزد فروختن را:
نگار پاچه پز من که دل سراچۀ اوست...
میرزا اشتها
لغت نامه دهخدا
(اَ هْ)
ساچمه ریز. آنکه صاچمه ریزد
لغت نامه دهخدا
(یَ کَ دَ / دِ)
شانه کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ دَ / دِ)
آنکه ساچمه ریزد. صاچمه ریز. رجوع به ساچمه شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ زَ)
قسمی آتش بازی
لغت نامه دهخدا
(اَ وَ)
گزندۀ پاچه، آن کس که بی مقدمه و آگاهی کسی را مورد عتاب یا آزار قرار دهد
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
خاگینه را گویند و به عربی عجّه خوانند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء) (شرفنامۀ منیری) (غیاث اللغات) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 365) (از فرهنگ جهانگیری) :
جوز گوز و لوز بادام است و عجه خایه ریز.
(از نصاب الصبیان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاچه گیر
تصویر پاچه گیر
آن کس که بی مقدمه و آگاهی کسی را مورد آزار و عتاب قرار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاچمه ریز
تصویر صاچمه ریز
ساچمه ریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساچمه ریز
تصویر ساچمه ریز
سربکریز خرده ساچمه صاچمه ریزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه پز
تصویر پاچه پز
کسی که پاچه پخته میفروشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه خیزک
تصویر پاچه خیزک
نوعی بازی با آتش پاچه گزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه ریز کردن
تصویر پاچه ریز کردن
مانده کردن از راه بردن بسیار فرسوده کردن از قدم زدن بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه ریز شدن
تصویر پاچه ریز شدن
سخت مانده شدن از راه رفتن بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچه خیزک
تصویر پاچه خیزک
((~. زَ))
نوعی بازی با آتش، نوعی فشفه که به دور خود می چرخد، پاچه گزک، پاچه خزک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاچه گیر
تصویر پاچه گیر
کنایه از آدم مردم آزار و مزاحم
فرهنگ فارسی معین
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی